درباره ی بحران حکمرانی و سیاستگذاری در ایران
مهدی معافی
نارسایی خطمشیها یا سیاستها در ایران پدیدهای است قابل ملاحظه و ملموس. این نارساییها را میتوان در جند دسته ذکر کرد: بحران در اجرای خطمشی (از عدم اجرا تا انحراف در اجرا)، در انتخاب اولویتها در دستورگذری خطمشی، عدم تناسب خطمشی با زمینههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و محیطی ایران و ... . اما اخیراً برخی از بحران «همبستگی خطمشیها»[1] در ایران سخن گفتهاند. یعنی حتی اگر تمام مراحل تدوین و اجرای یک خطمشی بهخوبی و به شکل کارامد طی شود، باز هم اثر متقابل اجرای کارامد و موفق خطمشیها موجب بحران و ناکارامدی خطمشی در حوزهای دیگر میشود. یعنی موفقیت یک بخش یا وزارتخانه موجب ناکامی خطمشیهای بخش یا وزارتخانهی دیگری میشود. ممکن است منشأ این شکست به مدیریت منابع یا ضعف و کمبود منابع اقتصادی بازگردانده شود، اما میتوان نشان داد که مسئله بنیادیتر و جدیتر به نظر میرسد.