مسائل مدیریت در ایران چیست؟ فساد اداری، پارتیبازی، سرعت عمل پایین، بیعدالتی، رویههای طولانی و مبهم و .... در سوی دیگر ماجرا این مسائل و راهحلهایشان را مدیریت دولتی چگونه فهم میکند؟ اکنون کشورهای جهان سوم باید شایستهسالاری، کوچکسازی دولت، آموزش نیروی انسانی، تغییر نظام استخدامی، اصلاح نظام حقوق و دستمزد، تقویت نظارت و کنترل، مقرراتزدایی و خصوصیسازی، برابری و عدم تبعیض در سازمان، مسائل اخلاقی در سازمان، توانمندسازی، مدیریت مشارکتی و .... وضعیت توسعهنیافتگی، خاستگاه چنین فهمی از مسائل است. یعنی فهمی از توسعه و غایت مطلوب و شیوهای خاص از حیات اجتماعی و نوع خاصی از رسیدن به این وضعیت است که سازمان اجتماعی، سازمانها و مسائل آنها را مشخص میکند. بهعبارت مشخصتر، نوع اصلاحات اداری و مسئلهشناسی در تناسب با فهم از الگوی سازماندهی اجتماع، همان الگوی توسعه، است. در به نظر می رسد درعصر توسعه، شیوهی مدیریت و ادارهی امور روزمره پیوندی با حرکت کلی توسعه دارد. یعنی شیوهی مدیریت امور در تناسب با حرکت توسعه و مدیریت توسعه است و رو به سو و وضعیت مشخصی دارد. بنابراین مسئلهی ما با مدیریت و مشخصاً مدیریت عمومی و دولتی صرفاً کارایی و کارامدی و خوب اداره شدن نیست، بلکه مسئلهی چگونگی و چیستی حرکت به سوی غایتی به نام توسعه نیز مطرح است. ما می کوشیم مسائل مدیریت را در پرتوی نسبتش با الگوی کلان سازماندهی جامعه دریابیم.