تأملی در وضع مدیریت و دانش مدیریت در ایران

5) بوروکراسی در ایران

پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۳۱ ب.ظ
آیا بوروکراسی بومی معنادار است؟
مهدی معافی

چالش ما با بوروکراسی چیست؟ آیا بوروکراسی ناب وبری در کشور ما محقق شده است و ناکارامدی آن به دلیل عدم رعایت تمامی اصول بوروکراسی است؟ یا اساسا در بوم کشور ما امکان اجرای بوروکراسی وجود ندارد؟ عدهای بر این باورند که بوروکراسی اساسا در جامعهی ما محقق نشده است، چرا که بوروکراسی قرین با توسعهیافتگی است. بوروکراسی به همراه تکنولوژی، عقلانیت ابزاری و ... لوازم تحقق توسعه هستند. از این منظر در جامعهی توسعهنیافته، بوروکراسی ناب محقق نمیشود. در چنین تحلیلی ساخت بوروکراسی خوب به مسائل و تحولات دیگر اجتماعی پیوند میخورد. در مقابل عدهای تحقق تام و کامل بوروکراسی مبتنی بر عقلانیت ابزاری را در جامعهی ما ناممکن میدانند، چرا که آن را در تعارض با بافت فرهنگی-تاریخی و سنت فکری-فلسفی ایرانی-اسلامی میدانند. از اینرو، اینها در جستجوی «بوروکراسی بومی» هستند.


مهمترین دلیل مدعای آنها مبنی بر امکان بوروکراسی بومی، تجربهی عملی از وجود و کارایی مطلوب نهادهایی چون بسیج، جهاد و سپاه در دههی اول انقلاب است. این نهادها با وجود نداشتن خصایص یک بوروکراسی ناب وبری، هم کارامدی بالایی داشتند و هم برخی آسیبهایی چون سلطهگری و استثمار، نفی کرامت و اختیار انسانی را نداشتند و به عنوان یک قدرت مستقل با منافع خاص عمل نمیکردند و در خدمت نظام دینی مردمسالار بودند.

اما بوروکراسی چیست؟ آیا بوروکراسی صرفا یک ابزار و یک شیوهی سازماندهی است که به لحاظ فنی بهترین شیوهی انجام کار را به ما نشان میدهند؟ بدین معنا، بوروکراسی بازوی اجرایی نظام سیاسی خواهد بود و میتواند در هر نوع نظام اجتماعی هر نوع هدف سیاسی را محقق کند. متناسب با پاسخ ما به پرسش از چیستی بوروکراسی، نسبت ما با آن و دعاوی چون بوروکراسی بومی متفاوت خواهد بود.

نسبت بوروکراسی و نظم صنعتی مدرن چیست؟ بوروکراسیهای صنعتی، بوروکراسیهای دولتی، بوروکراسی آموزشی، پزشکی و جزایی هر کدام چه نقشی در تکوین انضباط اجتماعی داشته و دارند؟ آیا بدون بوروکراسی تحقق چنین نظمی و انضباطی امکانپذیر بود و تداوم آن امکان خواهد داشت؟ نظام اجتماعی مدرن به وضوح متمایز از نظام اجتماعی پیشامدرن است و نوعی نظم متمایز از جوامع سنتی، انضباط صنعتی، بر آن حاکم است. جامعهی مدرن از نوع نظام سیاسی و دولتی که حاکم است تا نوع مبادلات اقتصادی و مسائل مذهبی و خانوادگی و هر چیز دیگری که قابل تصور است که از آن با نام «جامعهی انضباطی» یاد میشود.

باید گفت که «ایدهی سازماندهی عمیقا در مدرنیته ریشه دارد» و در جامعهی مدرن اساسا «فاعل (سوژه) سازمان است و فعل سازماندهی»،

نقش بوروکراسی در تحقق انضباط صنعتی را باید در نسبت با ظهور دولت مدرن تحلیل کرد. به لحاظ تاریخی، ظهور بوروکراسیهای بزرگ مدرن همزاد ظهور دولتهای مقتدر مدرن است. باید دید منشأ اقتدار و حاکمیت دولت مدرن چیست و در عمل و به لحاظ تاریخی چه چیزی آن را محقق ساخته است. تمایز اساسی دولت مدرن با دولت پیشامدرن در شیوهی ادارهی جامعه است. دولت پیشامدرن مبتنی بر حاکمیت فرد و مجموعهی افراد بود، در حالیکه دولت مدرن ورود گسترده‌‌ای به عرصههای مختلف داشته و از طریق سیستمسازی و گسترش تکنیکهای مختلف انجام کار، جامعه را اداره میکند.

انضباطی که در جامعهی انضباطی ایجاد میشود بازتاب انضباط در محیط کار، الگوی آموزش و نهادهای جزایی (زندان و ..) است. نظم مبتنی بر قانون، بوروکراسی و حق انحصاری مجازات و استفاده از زور خصایص دولت مدرن است. انضباطی که در محیط کار صنعتی اعمال میشد تا کارگر جدید را با انضباط جدید همخوان کند، به کمک دانش حامی جامعهی صنعتی، علوم اجتماعی مدرن، در مدارس آموزش داده میشد و قاعده و شیوهی صحیح زیستن را به همه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آموخت. دولت که توانسته بود، یگانه نیروی مشروع و مقتدرترین نهاد اجتماعی باشد، قانون را وضع میکرد. قانونی که در تمام قلمروی دولت مشروع بود و مشروعیتش را هم از قدرت سخت (نهادهای جزایی و سلامت) و هم از قدرت نرمی (نهادهای آموزشی) که در کنارش بود کسب میکرد. ایدئولوزی احترام به و تبعیت از قانون، امکان تکوین و تداوم جامعهی انضباطی را فراهم آورد. قانون در معنای جدید، توسط دولت وضع و یگانه مبنای قضاوت محسوب میشد و درستی و نادرستی یک عمل در مقایسه و با تطابق و عدم تطابق با قانون مشخص میشد. پس این انضباط و قانون نسبت وثیقی با یکدیگر مییابند. قوانین محیط کار بر کارگر اعمال میشود، در مدرسه آموزش داده میشود و تخطیکنندگان در زندان مجازات میشوند. نهادهای انضباطی بزرگ، ادارهی جمعیتهای انسانی بزرگ را اداره میکنند و خروجیهای متناسب جامعهی انضباطی را فراهم میآورند. بوروکراسیهای بزرگ صنعتی با تقسیم کار، سیستم نظارتی، مشوقهای مالی، نظام حقوق و دستمزد، تعریف تخلفات و جرائم، انضباط و نظم جدید را نهادینه میکنند. بوروکراسیهای آموزشی، افراد را تربیت و جامعهپذیر میکند و در سطح دانشگاهی تکامل علوم اجتماعی را به پیش میبرند که هزینههای قدرت را کاهش و محدودهی پوشش آن را افزایش میدهند؛ این علوم با تعریف قواعد فنی و تخصصی به بوروکراسیهای دولتی و اقتصادی کمک میکنند تا با مدعای تخصصی و بیطرفانه بودن، انسانها را از چرایی چنین قواعدی غافل میکنند؛ چنانچه مشهور است که بوروکراسیها از چراییها نمیپرسند و به چگونگیها میپردازند و اغلب در باب سؤال از چرایی مأمورند و معذور. بوروکراسی صنعتی، کارگر پربازده میخواهد، بوروکراسی قضایی و جزایی، نظارت بر انضباط و تنبیه و اصلاح مجرمان و بوروکراسیهای آموزشی و رسانهای-فرهنگی، دانشآموز خوبِ جامعهپذیرشده و تقویت ارزشهای انضباطی را بر عهده دارند. اگر اقتدار مذهبی جامعهی مسیحی را مبتنی بر نظم خاصی اداره میکرد، اکنون اقتدار بوروکراتیک حافظ و پشتیبان انضباط صنعتی است. این اقتدار بوروکراتیک دائما بهوسیلهی بوروکراسیها بازتولید و بر انواع روابط در جامعه تأثیرگذار است. بوروکراسیها ابزار حفظ نظم موجود و بازتولیدکنندهی روابط جامعهی انضباطی هستند.

اما با چنین تبیینی از بوروکراسی، به این سؤال میرسیم که بوروکراسی بومی چیست؟ چنانچه دیدیم بوروکراسی در جامعهی مدرن در معیت سایر تحولات اقتصادی و سیاسی پدید آمد. بسیاری از ویژگیها و سازوکارهای بوروکراسی در تناسب با دولت مدرن و صنعت بود و این تناسب چیزی بیش از نوعی هماهنگی ارزشی میان بوروکراسی و جامعهی انقلابی (تحلیل نهادگرایانه از رابطهی سازمان و جامعه) است. پس از انقلاب و حاکم شدن شرایط سیاسی و فکری جدید در ایران، شرایط اجتماعی جدیدی به وجود آمد که تشکیل جامعهی مبتنی بر نظم جدید و متمایز از انضباط صنعتی را طلب میکرد. در اوائل انقلاب، نهادهای انقلابی، مانند بسیاری دیگر رخدادها و مفاهیم، در جهت و تناسب با با این نظم پدید میآیند. این نهادها هم مجموعههای هماهنگ برای تحقق اهداف و اجرای مأموریتهای بزرگ بودند و هم بر خلاف بوروکراسیهای غربی معاصرشان (که عمیقا درگیر معضل ازخودبیگانگی انسان در بوروکراسیها بودند) متکی بر اختیار انسان و رشد و شکوفایی او بودند.

در یک نگاه تمدنی، بوروکراسی بومی متضمن پیشرفت سایرعرصههاست، اما خود هم جزئی از فرایند استقرار نظم جدید است. با این وجود  نمیتواند بهتنهایی به نقطهی کمال برسد. بوروکراسی بومی حافظ و ایجادکنندهی نظم جدید است، اما لازم است بدانیم که بوروکراسی یک ابزار برای تحقق این نظم نیست بلکه خود یک نوع نگاه به پدیدههاست. این نگاه به عالم در همه جا تسری مییابد و چیدمان نظامهای اقتصادی نسبت به یکدیگر را تغییر میدهد. امکان تاریخی طرح مسائل تازه فقط زمانی برای ما گشوده شد که این نهادهای انقلابی (بوروکراسیهای بومی) توانسته بودند در درون خود برخی ارزشها و روابط را عملا محقق سازند و برخی آرمانهای جامعهی انقلابی را محقق کنند. لذا هم در درون و هم در بیرون از این نهادها، روابط مبتنی بر نظم انقلابی بازتولید میشد. اما باید به یاد داشته باشیم که برای تحقق جامعهی انضباطی، هم صنعت راه خود را میرفت، هم نظام سیاسی مدرن به پیش میرفت و هم معرفت مدرن در حرکت و پویا بود.

منبع: دوماهنامه سوره اندیشه، شماره 54-55، ص 106
  • مدیریت دولتی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی